موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
اثر ریزوسفر گندم بر فراهمی فسفر و برخی از ویژگیهای زیستی در خاکهای تیمار شده با لجن فاضلاب شهری
477
488
FA
طاهره
رئیسی
دانشجوی سابق دکتری گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
علیرضا
حسینپور
استاد گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
10.22092/ijsr.2014.100017
<span lang="FA" dir="RTL">شرایط شیمیایی و زیستی خاکهای ریزوسفری متفاوت از خاک غیرریزوسفری میباشد. اطلاعات در مورد قابلیت استفاده فسفر در خاکهای ریزوسفری تیمار شده با لجن فاضلاب شهری محدود میباشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات ریزوسفر گندم بر فسفر قابل استفاده و بعضی از ویژگیهای زیستی در 10 خاک آهکی تیمار شده با لجن فاضلاب شهری در ریزوباکس اجرا شد. کربن آلی محلول (</span><span>DOC</span><span lang="FA" dir="RTL">)، کربن زیست توده میکروبی (</span><span>MBC</span><span lang="FA" dir="RTL">)، فسفر زیست توده میکروبی (</span><span>MBP</span><span lang="FA" dir="RTL">) و کسر متابولیکی (</span><em><span>q</span></em><span>CO<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">) در خاکهای ریزوسفری و غیرریزوسفری تعیین گردید. همچنین، فسفر قابل استفاده با روشهای عصارهگیری اولسن، کلرید کلسیم 01/0 مولار، مهلیچ</span><span lang="FA" dir="RTL">І</span><span lang="FA" dir="RTL"> و بری</span><span lang="FA" dir="RTL">ІІ</span><span lang="FA" dir="RTL"> که مکانیسمهای استخراج متفاوتی داشتند تعیین شد. نتایج نشان داد که در خاکهای ریزوسفر نسبت به خاکهای غیرریزوسفری </span><span>DOC</span><span lang="FA" dir="RTL">، </span><span>MBC</span><span lang="FA" dir="RTL"> و </span><span>MBP</span><span lang="FA" dir="RTL"> افزایش و </span><em><span>q</span></em><span>CO<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">کاهش یافتند. همچنین، مقدار فسفر استخراجی با روشهای مختلف عصارهگیری در خاکهای ریزوسفر کمتر از خاکهای غیرریزوسفری بود. نتایج مطالعات همبستگی نشان داد که ماده خشک بخش هوایی گندم ب</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">ا</span><span lang="FA" dir="RTL"> فسفر عصارهگیری شده توسط روشهای مهلیچ</span><span lang="FA" dir="RTL">І</span><span lang="FA" dir="RTL"> و اولسن بهترتیب </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">در خاکهای ریزوسفری و غیرریزوسفری همبستگی معنیداری داشت.</span><span lang="FA" dir="RTL"> بنابراین، روشهای عصارهگیری مهلیچ</span><span>І</span><span lang="FA" dir="RTL"> و اولسن میتوانند برآوردی مناسب از فسفر قابل استفاده گندم بهترتیب در خاکهای ریزوسفری و غیرریزوسفری مورد مطالعه داشته باشند. </span>
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100017.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100017_5ea63313e8a365864d7cb5ef8c26faf5.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
اثرات تزریق خاکی سولفات آهن، اسید سولفوریک و مواد آلی بر رفع کلروز آهن درختان کیوی (Actinidia deliciosa)
389
499
FA
فضل شیردل
شهمیری
دانشجوی دکتری علوم باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
سید محمود
سمر
استادیار موسسه تحقیفات آب و خاک کشور
علی
عبادی
استاد گروه باغبانی دانشگاه تهران
احمد
خلیقی
استاد گروه باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
علی
چراتی
استادیار مرکز تحقیفات کشاورزی استان مازندران
acherati@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.100018
<span lang="FA" dir="RTL">برای رفع کمبود آهن درختان کیوی، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های کامل تصادفی، شامل سه فاکتور آهن (0= </span><span>Fe<sub>0</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">، 1=</span><span> Fe<sub>1</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">و 2=</span><span> Fe<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> کیلوگرم</span><span lang="FA" dir="RTL">سولفات آهن)، اسید</span><span lang="FA" dir="RTL">(0= </span><span>AS<sub>0</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">، 1=</span><span> AS<sub>1</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">و 2=</span><span> AS<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> لیتراسید سولفوریک) و ماده آلی</span><span lang="FA" dir="RTL">(0= </span><span>OM<sub>0</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">، 2=</span><span> OM<sub>1</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">و 4=</span><span> OM<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">کیلوگرم کود دامی) در هر درخت در مقایسه با یک تیمار اضافی کود- آبیاری کلات آهن در 4 تکرار طی مدت دو سال (91 و 92) در استان مازندران اجرا گردید. مواد یاد شده قبل از شروع رشد در سال اول در عمق 50 سانتی</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">متری خاک نزدیک ریشههای درخت به وسیله دستگاه مخصوص تزریق شدند. کلات آهن نیز به میزان 100 گرم در دو مرحله در هر سال به روش کود آبیاری به درختان داده شد. بر اساس نتایج</span><span lang="FA" dir="RTL">دو ساله، بالاترین سطح برگ و عملکرد</span><span lang="FA" dir="RTL">میوه در تیمار </span><span> Fe<sub>2</sub>AS<sub>1</sub>OM<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">(یک کیلوگرم سولفات آهن، نیم لیتر اسید و چهار کیلوگرم کود دامی)، بیشترین مقدار کلروفیل برگ در تیمار </span><span>Fe<sub>2</sub>AS<sub>2</sub>OM<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> (یک کیلوگرم سولفات آهن، یک لیتر اسید و چهار کیلوگرم کود دامی)، بالاترین حجم و وزن میوه در تیمار </span><span>Fe<sub>1</sub>AS<sub>2</sub>OM<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> (یک کیلوگرم سولفات آهن، یک لیتر اسید و چهار کیلوگرم کود دامی) بدست آمد. تزریق سولفات آهن و اسید سولفوریک موجب افزایش غلظت آهن و کاهش غلظت فسفر برگ برگ گردیده درحالی که تزریق ماده آلی تأثیر معنیداری برغلظت آهن و فسفر برگ نداشت. در مجموع، نتایج نشان داد که تزریق دو کیلوگرم سولفات آهن به همراه نیم لیتر اسید سولفوریک و چهار کیلوگرم ماده آلی، میتواند جایگزین مناسبی بهجای کلات آهن برای رفع کلروز آهن در یک دوره حداقل دو ساله بوده و افزایش قابل ملاحظه عملکرد درختان کیوی را نیز موجب گردد.</span>
Iran
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100018.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100018_9744fe3c35e162b107c7ebbab4c868c3.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
اثر تنش خشکی و کودهای مختلف بر زیست توده و کارایی مصرف آب و بیوماس اسفرزه
501
510
FA
کیمیا
قاسمی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشگاه شهرکرد
سیفاله
فلاح
دانشیار دانشگاه شهرکرد
10.22092/ijsr.2014.100019
در شرایط خشک و نیمه خشک، کمبود آب ممکن است استفاده از نیتروژن توسط گیاه را محدود نماید و موجب کاهش تولید محصول و کارایی مصرف آب گردد. بنابراین، به منظور بررسی اثر تنش خشکی و کودهای مختلف بر جنبههای مختلف کارایی مصرف آب و بیوماس اسفرزه، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با ۴ تکرار تحت شرایط اکوسیستم آزمایشی (Microcosm) اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح بدون تنش و توأم با تنش به عنوان فاکتور اول، دو سطح میکوریزا (تلقیح با قارچ <em>Glomus intraradices</em> و عدم تلقیح) به عنوان فاکتور دوم و سه نوع کود (کاربرد جداگانه ازتوباکتر <em>Azotobacter chroococcum</em>، کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره و کاربرد تلفیقی ازتوباکتر بعلاوه 20 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره) به عنوان فاکتور سوم بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش بیوماس ریشه و اندامهای هوایی به ترتیب به میزان 31 و 28 درصد گردید ولی همزیستی میکوریزایی موجب افزایش بیوماس ریشه و اندامهای هوایی به میزان 65 و 7/24 درصد گردید. کارایی مصرف آب در تولید بیوماس اندامهای هوایی و بیوماس کل گیاه در شرایط تنش خشکی توأم با میکوریزا و کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره افزایش یافت ولی کارایی مصرف آب در تولید دانه و موسیلاژ تنها تحت تأثیر تنش خشکی و همزیستی میکوریزایی قرار گرفت. بهطور کلی نتایج نشان داد که کارایی مصرف آب در تولید دانه فقط با تلقیح میکوریزایی توأم با تنش خشکی افزایش مییابد ولی کارایی مصرف آب در تولید موسیلاژ نه تنها با تنش خشکی افزایش مییابد بلکه در شرایط تنش خشکی توأم با تلقیح میکوریزایی با شدت بیشتری افزایش مییابد.
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100019.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100019_808909e8a7f0a04f6878b9cbf037e648.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
پراکنش خصوصیات خاک با استفاده از روشهای زمین آماری در دشت دره ویسه کرج
511
520
FA
فاطمه
زارعیان
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور، و مسئول مکاتبات
جلال
محمودی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور
محمدرضا
جوادی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور
javadi.desert@gmail.com
10.22092/ijsr.2014.100020
<span lang="AR-SA" dir="RTL">خاک محیط ناهمگنی به شمار میرود که ویژگیهای آن در زمان و مکان تغییر میکند. خاک و پوشش گیاهی با هم ارتباط متقابل داشته و بر هم تأثیر میگذارند. لذا بررسی تغییرات مکانی خصوصیات خاک در کنار دیگر تغییرات محیطی امری ضروری است. به منظور بررسی تغییرپذیری برخی ویژگیهای خاک در حوزه آبخیز دره ویسه، تعداد 78 نمونه از عمق30-0 سانتیمتری جمعآوری و به آزمایشگاه انتقال یافت. پارامترهای اندازهگیری شده شامل درصد رس، درصد سیلت، درصد شن و </span><span lang="FA" dir="RTL">ماده آلی خاک</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> بود. پس از آزمون نرمالیته دادهها، اقدام به ترسیم واریوگرام گردید. برای درونیابی پارامترها، روشهای کریجینگ، روش عکس فاصله وزندار و روش توابع پایه شعاعی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی روشها، از دو پارامتر آماری، میانگین مطلق خطا (</span><span>MAE</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">) و میانگین اریب خطا</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">(</span><span>MBE</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">) استفاده شده است. نتایج نشان داد که در منطقه مورد مطالعه برای پارامترهای سیلت، شن و ماده آلی خاک از بین روشهای مختلف، روش کریجینگ و برای پارامتر رس، روش توابع پایه شعاعی از دقت بیشتری برخوردار است.</span>
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100020.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100020_05c04d4347eddfdcbbe4ad53c3ce00a8.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
اثر آلودگی کادمیم خاک بر شاخصهای رشد اسفناج و تربچه
521
530
FA
فرناز
آزادی
دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم خاک واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
علی
کسرائیان
استادیار گروه علوم خاک، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
نجفعلی
کریمیان
استاد گروه علوم خاک دانشگاه شیراز
nkarimian@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.100021
آلودگی زمینهای کشاورزی پیرامون شهرها و تمرکز کاشت سبزیجات در این مناطق احتمال خطر آلودگی مواد غذایی انسان به فلزهای سنگینی مانند کادمیم را به همراه دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک کاملاً تصادفی با سه خاک دارای مقادیر مختلف کربنات کلسیم ( 5/13، 5/44، و 5/67 درصد) و پنج سطح کادمیم (0، 5، 10، 20، و 40 میلیگرم کادمیم بر کیلوگرم خاک) در سه تکرار بر روی اسفناج و تربچه در گلخانه اجرا شد. وزن تر و سطح برگ اسفناج و تربچه و وزن تر ریشه تربچه بهعنوان شاخصهای بازار پسندی انتخاب شد. با افزایش سطح کاربرد کادمیم غلظت کادمیم در گیاهان افزایش و ویژگیهای اندازهگیری شده رشد، مانند وزن تر و خشک و کلروفیل A و B کاهش یافت. کربنات کلسیم خاک اثر معنیداری نداشت. در تیمار 40 میلیگرم کادمیم بر کیلوگرم خاک سطح و وزن تر برگ اسفناج به ترتیب 77 و 86 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. در تربچه این مقادیر بهترتیب 36 و 32 درصد بود. وزن تر ریشه تربچه کمترین کاهش را نشان داد و به مقدار 49 درصد شاهد رسید. بیشترین تجمع کادمیم در تربچه رخ داد، سطح برگ اسفناج کاهش بیشتری نشان داده و بنابراین بازار پسندی آن بیشتر کاهش یافت. به دلیل آنکه غلظت کادمیم در تربچه بیشتر از اسفناج است و نیز از آنجا که علائم سمیت کادمیم و کاهش رشد در تربچه بسیار کمتر میباشد، بنابراین خطر آلودگی زنجیره غذایی از طریق تربچه بیشتر از اسفناج خواهد بود.
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100021.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100021_d67d2b773c405742ffd0c245fcee9c94.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
تأثیر سطوح ورمیکمپوست بر قابلیت تحرک سرب و کادمیم در ستونهای خاک
531
542
FA
حمیدرضا
اولیایی
استادیار گروه علوم خاک دانشگاه یاسوج
h_owliaie@yahoo.com
علی
شریفی
دانشآموخته کارشناسی ارشد گروه علوم خاک دانشگاه یاسوج
10.22092/ijsr.2014.100022
ماده آلی خاک میتواند بر میزان تحرک عناصر سنگین و آلودگی آبهای زیرزمینی مؤثر باشد. به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف ورمیکمپوست بر میزان تحرک سرب و کادمیم در ستونهای خاک 3 تیمار؛ شاهد (<sub>1</sub>V)، 2% (<sub>2</sub>V) و 4% (<sub>3</sub>V) وزنی ورمیکمپوست با نمونههای خاک مخلوط شدند. لولههای پلیاتیلنی از خاک لوم رسی پر شده و آبیاری تیمارها در هشت دورهی 10 روزه با پساب غنی شده از کادمیم و سرب (به ترتیب با غلظتهای 20 و 40 میلیگرم بر کیلوگرم) صورت گرفت. در پایان هر دوره، نمونههای زهآب، جمعآوری شدند و pH، هدایت الکتریکی، کربن آلی قابل اکسایش و غلظت های سرب و کادمیم در آن اندازهگیری گردید. در انتهای دوره هشتم، نمونههای خاک مربوط به دو عمق 20-0 و 60-40 سانتیمتری برداشت و تجزیه شدند. نتایج نشان داد که غلظت بیشینه سرب و کادمیم، کربن آلی قابل اکسایش و هدایت الکتریکی در زهآب در دورههای اول، در تیمار <sub>3</sub>V بود که با گذشت دورههای آبیاری از مقدار آن کاسته شد. عکس این روند در مورد pH مشاهده شد. بیشترین غلظت سرب و کادمیم تجمع یافته در عمق 20-0 سانتیمتری ستون خاک مشاهده شد که این امر ناشی از تحرک پایین این عناصر در ستونهای خاک بوده است. در تیمار شاهد، کادمیم و سرب بیشتری در لایههای سطحی و زیرین، جذب ذرات خاک شده بود که نشاندهنده تأثیر مثبت ورمیکمپوست در افزایش تحرک فلزات سرب و کادمیم و خروج بیشتر آنها از ستون خاک بوده است. نسبت بالاتر غلظت سرب در لایه سطحی به عمقی در مقایسه با کادمیم بیانگر تحرک کمتر این عنصر در خاک است. بنابراین وجود مقدار مواد آلی بالا در خاک موجب تحرک بیشتر فلزات سنگین، به ویژه کادمیم، به لایههای تحتانی خواهد شد.
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100022.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100022_0004a7edd1a59b693e3f442554914d40.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
برآورد دمای روزانه خاک با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
543
556
FA
کیمیا
امیر مرادی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشگاه بوعلی سینا همدان
امید
بهمنی
استادیار دانشگاه بوعلی سینا
omid_bahmani@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.100023
دمای خاک یکی از متغیرهای مهم در مطالعات هیدرولوژی، هواشناسی، کشاورزی و اقلیمشناسی است که اندازهگیری و برآورد آن ضروری است. با توجه به اینکه دمای خاک فقط در ایستگاههای سینوپتیک کشور اندازهگیری میشود، کمبود آن در نقاط فاقد ایستگاه از چالشهای بزرگ در بسیاری از مطالعات مرتبط با کشاورزی است. در این پژوهش، با استفاده از پارامترهای هواشناسی ایستگاه سینوپتیک شیراز در یک دوره 9 ساله (2008-2000) به برآورد دمای خاک در سه عمق پنج، 10 و 30 سانتیمتری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه پرداخته شد. به علت تعداد زیاد متغیرهای مورد استفاده برای برآورد دمای خاک، شناخت متغیرهای مؤثر بر شبکه میتواند باعث بهبود نتایج شود. بدین منظور، با استفاده از تکنیک آماری چند متغیره آنالیز مولفههای اصلی (PCA) که باعث کاهش تعداد متغیرها و ورود متغیرهای مؤثر به شبکه میشود، اقدام به برآورد دمای خاک شد (PCA-ANN). ابتدا، از روش PCA برای کاهش متغیرهای ورودی استفاده شد و هشت متغیر هواشناسی به هشت مولفه اصلی تبدیل شد. چهار مولفه اصلی اول بیش از 99 درصد واریانس کل را به خود اختصاص داد. برای ارزیابی دو مدل ANN و PCA-ANN از شاخصهای آماری ضریب همبستگی (r)، میانگین جذر مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای اریبی (MBE) استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از نقش مؤثر پیشپردازش روی متغیرها با استفاده از <em> </em>PCA بود. دستآوردها نشان داد که شاخصهای آماری r، RMSE، MBE (در دوره صحت سنجی) به ترتیب برابر 98/0، 61/1 و 2/0 برای مدل PCA-ANN بر روی پارامتر دمای خاک در عمق پنج سانتیمتری نتیجه بهتری را به دنبال داشت. روی هم رفته، سنجش دست آوردهای مدل PCA-ANN با دستاوردهای مدل ANN و دادههای مشاهده شده نشانگر برتری مدل PCA-ANN نسبت به مدل ANN است. لذا، مدل PCA-ANN با ساختاری سادهتر، سرعت آموزش شبکه بیشتر و نتایجی دقیقتر میتواند جایگزین مدل ANN برای برآورد پارامتر دمای خاک باشد.
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100023.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100023_64ede06335c53097866b41cdc471ef32.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
پهنهبندی پتانسیل خطر بیابانزایی با استفاده از رویکرد MADM و مدل آنتروپی شانون، مطالعه موردی: منطقه خضرآباد یزد
588
572
FA
محمد حسن
صادقی روش
استادیارگروه محیط زیست، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان
10.22092/ijsr.2014.100024
ارزیابی و تهیه نقشه پتانسیل شدت بیابانزایی همواره به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزان در عرصه مدیریت مناطق بیابانی مطرح بوده است. با توجه به اهمیت کاربردی این نقشهها علیرغم توسعه فنون و روشهای کمی در طی سالهای اخیر، همچنان سعی میشود که روشهایی با خطای کمتر و ضریب اطمینان بیشتر ارائه گردد. در این رابطه با بررسی مدلهای پهنهبندی خطر بیابانزایی ملاحظه شد که نقیصهای که در تمامی این مدلها همواره مطرح بوده این است که در ارزشگذاری شاخصها، تنها ارزش مطلق هر شاخص در هر واحد کاری در نظر گرفته میشد و اولویت آنها در ایجاد شرایط بحرانی مد نظر قرار نمیگرفت که این امر منجربه دستیابی به نتایج غیر واقعی میشد. از این رو هدف این پژوهش ارائه مدلی به منظور طبقهبندی شدت بیابانزایی هم بر مبنای اولویت شاخصها نسبت به هم و هم اهمیت هر شاخص در هر واحدکاری میباشد و در این رابطه از مدل آنتروپی شانون استفاده شده است. این مدل که برگرفته شده از تئوری اطلاعات میباشد با ساختار سلسله مراتبی به ارزیابی پتانسیل خطر بیابانزایی در واحدهای کاری میپردازد و در انتها نتایج را به صورت نقشههای ارزیابی ارائه میدهد. مطالعات انجام شده نشان داد که 43/0% درصد از کل منطقه مطالعاتی به صورت شدید و 92/8% درصد به صورت نسبتاً شدیدی تحت فرایند بیابانزایی میباشد و بیابانزایی با شدت متوسط (18/57%) و نسبتاً متوسط (48/33%) به ترتیب، بیشترین سهم را در منطقه مطالعاتی به خود اختصاص داده است. در عین حال ارزش کمی شدت بیابانزایی برای کل منطقه از مجموع عوامل 065/0 (کلاس متوسط یا V) بدست آمد.
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100024.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100024_6feb058fc3caed975a4b75a8be5053e1.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
پالایش میکروبی خاکهای آلوده به مواد نفتی و بررسی نقش رایزوسفر در کارایی ریز جانداران
573
584
FA
حسین
بشارتی
https://orcid.org/00
دانشیار موسسه تحقیقات خاک و آب
besharati1350@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.100025
آلودگی نفتی یکی از عمومیترین و شایع ترین نوع از آلودگیها، در زیست بومهای خشکی و آبی است. رفع آلودگی با روشهای مختلف قابل انجام است. یکی از راههای ارزان و مقرون به صرفه، استفاده از ریز جانداران و گیاهان برای حذف و یا کاهش آلودگی نفتی است. خاک دارای طیف گستردهای از ریز جانداران تجزیه کننده آلایندههای هیدروکربنی است که باکتریهای <em>سودوموناس، رودوکوکوس، و نوکاردیا</em> از مهمترین آنها میباشند. این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیر میکروارگانیسمهای تجزیه کننده مواد نفتی در بهسازی خاکهای آلوده به مواد نفتی در شرایط وجود و عدم وجود گیاه در خاک (نقش رایزوسفر) انجام شد. از مناطق آلوده اطراف پالایشگاه که به مدت طولانی در معرض نشت آلایندههای نفتی قرار داشتند، تعداد 15 نمونه خاک از عمق صفر تا30 سانتیمتری سطح خاک جمعآوری شد. سپس از نمونههای خاک در محیطهای کشت مناسب باکتریهای تجزیه کننده مواد نفتی جداسازی، خالص سازی و کارایی آنها در تجزیه مواد نفتی تعیین گردید. آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل با سه فاکتور باکتری (چهار سطح)، گیاه (دوسطح ) وآلودگی (چهار سطح آلودگی) انجام شد. شصت روز پس از شروع آزمایش گیاهان برداشت و وزنتر و خشک ریشه و اندام هوایی و نیز غلظت مواد آلاینده در خاک گلدانها اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد در خصوص وزن تر اندام هوایی اثر باکتری، آلودگی و نیز اثرات متقابل آنها در خصوص وزن خشک اندام هوایی آلودگی و اثرات متقابل آلودگی و باکتری و در مورد وزن تر و خشک ریشهها اثر آلودگی در سطح یک در صد معنیدار بود. آلودگی باعث کاهش وزنتر و خشک ریشه و اندام هوایی گردید و با افزایش آلودگی کاهش وزن افزایش یافت، درحالیکه تلقیح باکتریها به خاک با حذف مواد آلاینده باعث بهبود وزن ریشه و اندام هوایی گردید. در خصوص غلظت مواد آلاینده در خاک، اثر اصلی و اثرات متقابل تمام تیمارها در سطح 1/0 درصد معنیدار گردید. کشت گیاه و نیز تلقیح باکتریها به خاک غلظت مواد آلاینده را بطور معنیدار کاهش داد. تلقیح باکتری خیلی بیشتر از کشت گیاه در کاهش آلایندهها مؤثر بوده و کاشت گیاه کارکرد باکتریها را بطور معنیدار افزایش نداد، بطوری که بین تیمارهای گیاه و گیاه+باکتری تفاوت معنیدار مشاهده نشد.
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100025.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100025_c0c443ea64ac86a815131e828958b877.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
پراکنش عناصر سنگین ناشی از کاربریهای انسانی در خاک پارک ملی بمو
585
597
FA
فاطمه
هوشمند فیروزآبادی
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه یزد
علی اکبر
کریمیان
دانشیار گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی دانشگاه یزد
akarimian@yazduni.ac.ir
محمدرضا
علمی
استادیار گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی دانشگاه یزد
حمیدرضا
عظیمزاده
دانشیار گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی دانشگاه یزد
10.22092/ijsr.2014.100026
<span lang="FA" dir="RTL">وجود فلزات سنگین در خاک با غلظتهای بالا برای انسان، گیاهان و حیوانات سمی است. نمونههای خاک از 20 ایستگاه نمونهبرداری با پنج بار تکرار در محدوده چهار کاربری پارک ملی بمو شامل جاده، پالایشگاه، شهرک صدرا و زمین کشاورزی جمعآوری شد و سپس غلظت فلزات سنگین با استفاده از </span><span>DTPA</span><span lang="FA" dir="RTL"> عصارهگیری و با دستگاه جذب اتمی شعلهای مدل </span><span>analyticjena</span><span lang="FA" dir="RTL"> تعیین گردید. در این مطالعه غلظت عناصر سرب، کادمیوم، روی، کروم و نیکل مورد بررسی قرار گرفت و پتانسیل آلودگی خاک منطقه با محاسبه شاخصهای آلودگی یکپارچه و درجه آلودگی ارزیابی شد. نتایج ارزیابی کلی از نظر شاخص آلودگی یکپارچه و شاخص متوسط درجه آلودگی، پتانسیل آلودگی محدوده مورد مطالعه کم است. </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">نتایج آنالیز واریانس یک طرفه دانکن نیز نشان داد که تمام عناصر با نمونهخاکهای مورد بررسی اختلاف معنیداری دارند. یافتهها حاکی از آن است که</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">خاک پالایشگاه از نظر عنصر نیکل با خاک بقیه کاربریها اختلاف معنیداری دارد، همچنین خاک کشاورزی با خاک پالایشگاه از نظر عنصر نیکل مشابه بود.</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">خاک منطقه مسکونی از نظر عنصر سرب با خاک جاده متفاوت و با خاک کشاورزی و پالایشگاه اختلاف معنیداری نداشت. همچنین خاک جاده با خاک پالایشگاه و خاک کشاورزی از نظر عنصر سرب مشابه بود.</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">خاک پالایشگاه از نظر عنصر کروم با خاک جاده و منطقه مسکونی متفاوت و با خاک کشاورزی مشابه بود.</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">خاک منطقه مسکونی از نظر عنصر کادمیوم با خاک جاده و خاک پالایشگاه متفاوت و با خاک کشاورزی مشابه بود.</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">خاک پالایشگاه از نظر عنصر روی با خاک بقیه مناطق اختلاف معنیداری دارد</span><span>.</span>
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100026.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100026_7b96d78214ef57eb4fd8069c6c8063de.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
3
2014
11
22
بررسی اثرات pH و قدرت یونی بر جذب سطحی بور (B) روی کائولینایت
599
606
FA
مریم
آقایی
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس
رسول
راهنمایی
استادیار دانشگاه تربیت مدرس
rahnemaie@modares.ac.ir
10.22092/ijsr.2015.100027
گیاهان بور (B) مورد نیاز برای رشد خود را از محلول خاک تأمین میکنند. غلظت بور در فاز محلول خاک به وسیله واکنشهای جذب سطحی و رهاسازی روی کلوئیدهای آلی و معدنی خاک کنترل میشود. از این رو، این واکنشها از دیدگاه کشاورزی و زیست محیطی اهمیت بسیار زیادی دارند. با توجه به اهمیت کانیهای رس آلومینوسیلیکاتی در واکنش های جذب سطحی و رهاسازی یونها در خاک، در این پژوهش، رفتار جذب سطحی بور روی کانی کائولینایت، تابعی از غلظت تعادلی، pH، غلظت کائولینایت، و قدرت یونی مورد بررسی قرار گرفت. همدماهای جذب سطحی بور در محدودهی غلظت تعادلی 0 تا 1319 میکرو مولار در دو pH 5 و 8 نشان داد که جذب سطحی آن با افزایش غلظت افزایش مییابد و ماکزیمم آن در pH 8 به تقریباً 20 میکرو مول بر گرم کائولینایت میرسد. دادههای آزمایشی همچنین نشان داد که جذبسطحی بور با افزایشpH تا pH حدود 9 افزایش مییابد و در این pH به حداکثر مقدار میرسد. سپس با افزایش مجدد pHمقدار آن تدریجاً کاهش مییابد. علاوه براین، نتایج نشان داد که در غلظت ثابت بور با افزایش غلظت کائولینایت از میزان جذب سطحی بر واحد وزن کانی کاسته میشود. بررسی مقدار جذب سطحی بور در قدرتهای یونی مختلف نیز نشان داد که با افزایش قدرت یونی از مقدار جذب سطحی بور کاسته میشود. رابطه منفی قدرت یونی با جذب سطحی بور احتمالا به دلیل اثر قدرتیونی بر رفتار باری کائولینایت و بر توزیع گونههای بور در فاز محلول و نیز اثر رقابتی آنیون نیترات با بورات است. با توجه به مقدار بالای جذب سطحی بور روی کائولینایت و مشابهت جذب سطحی آنیونها روی انواع کانیهای رس آلومینوسیلیکاتی، میتوان نتیجه گرفت که این کانیها نقش مهمی در جذب سطحی بور در خاکها و در نتیجه در کنترل قابلیت دسترسی آن برای گیاهان دارند.
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100027.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_100027_1fda516cfc6a2eba428651b66983366d.pdf