موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
استفاده از کلروفیل سنج مینولتا SPAD-502 برای برآورد غلظت نیتروژن برگ و پروتئین دانه در سه رقم گندم
245
254
FA
عزیز
مجیدی
0000-0001-6608-7012
استادیار پژوهش مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی
az.majidi89@gmail.com
10.22092/ijsr.2014.120333
<strong><span lang="AR-SA" dir="RTL">استفاده از روش</span><span></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">هائی که بدون نیاز به تخریب بافت، وضعیت تغذیه</span><span></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">ای نیتروژن (</span><span>N</span><span lang="FA" dir="RTL">)</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> گیاه را به سرعت برآورد کنند<br /> می</span><span></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">تواند در عملیات مدیریت کود نیتروژن سودمند باشد. هدف از انجام این تحقیق، برآورد غلظت نیتروژن برگ و پروتئین دانه با استفاده از کلروفیل سنج</span><span lang="FA" dir="RTL"> مینولتا مدل</span><span>SPAD-502</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">بدون نیاز به تخریب بافت گیاه در سه رقم گندم (</span><em><span>Triticum</span></em><span> <em>aestivum</em> L.</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">) </span><span lang="FA" dir="RTL">بود. آزمایش شامل سه رقم گندم (زرین، الوند و دوروم) و شش تیمار کودی نیتروژن (150-0 کیلوگرم در هکتار) بود که به صورت فاکتوریل در قالب بلوک</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های کامل تصادفی به مدت سه سال زراعی (89-1387) به اجرا گذاشته شد. قرائت</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های کلروفیل سنج در بخش میانی آخرین برگ توسعه یافته در مراحل رشد تولید اولین گره ساقه (زادوکس- </span><span>GS 31</span><span lang="FA" dir="RTL">) و قبل از ظهور خوشه (</span><span>GS 41</span><span lang="FA" dir="RTL">) به انجام رسید. کلروفیل سنج تفاوت</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های عملکرد دانه مربوط به سطوح کودی نیتروژن را در مراحل </span><span>GS 31</span><span lang="FA" dir="RTL"> و </span><span>GS 41</span><span lang="FA" dir="RTL"> بطور کاملاً معنیداری تشخیص داد. تفاوتهای معنیداری نیز در قرائتهای کلروفیل سنج در بین ارقام گندم وجود داشت. کلروفیل سنج </span><span>SPAD</span><span lang="FA" dir="RTL"> پیشبینی ضعیفی از عملکرد دانه ارائه نمود ( 01/0</span><span>R<sup>2</sup>></span><span lang="FA" dir="RTL">< 06/0)، ولی بطور موفقیت آمیزی غلظت نیتروژن کل را در برگ پیشبینی نمود (<sup>**</sup>88/0</span><span>R<sup>2</sup>></span><span lang="FA" dir="RTL"><<sup>**</sup>63/0). معادلات رگرسیونی معنیداری در بین قرائتهای </span><span>SPAD</span><span lang="FA" dir="RTL"> با غلظت نیتروژن برگ و پروتئین دانه در تمامی ارقام مورد مطالعه بدست آمد. بهترین همبستگی در بین قرائتهای کلروفیل سنج با نیتروژن برگ و مقدار پروتئین دانه در مرحله </span><span>GS 41</span><span lang="FA" dir="RTL"> حاصل شد ( <sup>**</sup>79/0</span><span>R<sup>2</sup>></span><span lang="FA" dir="RTL"><<sup>**</sup>4/0).</span><span lang="FA" dir="RTL">نتایج نشان داد که کلروفیل سنج </span><span>SPAD-502</span><span lang="FA" dir="RTL"> میتواند وسیله مفیدی برای برآورد وضعیت تغذیهای نیتروژن برگ بدون نیاز به تخریب بافت جهت انجام توصیههای کودی ازت و پروتئین دانه گندم باشد، ولی قرائتهای آن باید برای ارقام غالب کشت شده در منطقه آذربایجانغربی واسنجی شود.</span></strong>
نیتروژن,شاخص کلروفیل,مراحل رشد,گندم پائیزه
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120333.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120333_11db89e41eac1f07ffc6aea4b0d26dd6.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
تأثیر نیتروژن، گوگرد، روی و بور بر عملکرد و اجزاء عملکرد کلزا و کارایی مصرف نیتروژن
255
264
FA
کامران
میرزاشاهی
0000-0001-5323-0174
مربی پژوهش مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد، دزفول
kamranmirzashahi@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120335
<strong>کلزا از جمله گیاهان زراعی محسوب میگردد که در طول دوره رشد به مقادیر زیادی نیتروژن نیاز دارد. افزایش کارایی این عنصر علاوه بر افزایش سود اقتصادی، موجب کاهش آلودگی محیط زیست نیز میشود. لذا به منظور بررسی تأثیرکاربرد نیتروژن، گوگرد، روی و بور بر عملکرد و اجزاء عملکردکلزا <em>Brassica napu</em>s L.) ) رقم PF و شاخصهای کارایی نیتروژن، این آزمایش طی دو سال زراعی (1390- 1389 ) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد- دزفول اجراء گردید. تیمارها شامل نیتروژن در سه سطح (صفر، مصرف نیتروژن بر اساس پتانسیل تولید مزرعه و30% کمتر از مقدار اولیه) و گوگرد، روی و بور در هشت سطح (بدون مصرف گوگرد، روی بور، مصرف گوگرد، مصرف روی، مصرف بور، مصرف گوگرد + روی، مصرف گوگرد + بور، مصرف روی + بور و مصرف گوگرد+ روی + بور) بودند. اثر اصلی نیتروژن بر عملکردهای دانه و روغن، اجزاء عملکرد، شاخصهای کارایی نیتروژن و نیترات باقیمانده خاک معنیدار بود. بالاترین عملکرد دانه(1/3 تن در هکتار) از مصرف نیتروژن به میزان 30 % کمتر از مقدار اولیه (136 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) بدست آمد. اثر اصلی سطوح گوگرد، روی و بور بر صفات مورد بررسی بجز تعداد دانه در غلاف و کارایی استفاده نیتروژن معنیدار گردید، به نحوی که بالاترین عملکرد دانه (7/2 تن در هکتار) از مصرف توأم گوگرد، روی و بور حاصل شد. با افزایش مصرف نیتروژن و نیز با مصرف گوگرد، روی و بور شاخصهای کارایی نیتروژن به ترتیب کاهش و افزایش داشت. با عنایت به نتایج بدست آمده، مصرف نیتروژن (30 % کمتر از مقدار اولیه) و گوگرد+ روی + بور برای کلزا در این منطقه قابل توصیه میباشد.</strong>
شاخصهای کارایی نیتروژن,عملکرد دانه,عناصر کم مصرف,کلزا
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120335.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120335_56d85cdfac822e79a76a42836214620f.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
اثر نسبت های مختلف نیتروژن آمونیومی به نیتروژن کل بر رشد و غلظت عناصر معدنی در برگ سیب ارقام گلاب و گرانی اسمیت
265
275
FA
سلیم محمد
سکری
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
مصباح
بابالار
استاد دانشگاه تهران
mbabalar@ut.as.ir
حسین
لسانی
استاد دانشگاه تهران
محمدعلی
عسکری سرچشمه
استادیار دانشگاه تهران
10.22092/ijsr.2014.120336
<strong>تغذیه مناسب درختان میوه از عوامل اساسی در تولید محصول با کیفیت بالا میباشد.اثر پنج نوع محلول غذایی با نسبتهای متفاوت </strong><strong>نیتروژن آمونیومی به نیتروژن کل بر میزان رشد و درصد عناصر نیتروژن، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و آهن برگ نهالهای سیب ارقام گلاب و گرانی اسمیت در یک فصل رشد بررسی شد. نسبت آمونیوم به نیتروژن کل در محلولهای غذایی شماره 1 تا 5 به ترتیبmeq L<sup>-1</sup> 03/0 ، 14/0 ، 10/0 ، 07/0 و 04/0 بود. pH محلولهای غذایی روی 1/0± 5/6 تنظیم گردید. آزمایش در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. نتایج حاصل از ارزیابی دادهها نشان داد که افزایش غلظت آمونیوم در سطح 5 % افزایش معنیداری در سطح برگ، طول ساقه، طول شاخههای سال جاری، میزان رطوبت برگ و غلظت آهن در برگها را موجب شد. درحالی که قطر ساقه غلظت عناصر کلسیم، پتاسیم و منیزیم برگها با افزایش غلظت آمونیوم کاهش معنیداری را نشان دادند. تعداد شاخههای سال جاری، قطر شاخههای سال جاری، درصد ماده خشک و غلظت نیتروژن کل در برگها تحت تأثیر نسبتهای مختلف آمونیوم به نیتروژن کل اختلاف معنیداری را نشان ندادند.</strong>
محلول های غذایی,عناصر غذایی کم مصرف
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120336.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120336_18bb0d0c6aba921962ee2735c1c98bdb.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
تأثیر زیرشکنی و روشهای خاکورزی بر برخی از خصوصیات فیزیکی خاک و عملکرد آفتابگردان
277
584
FA
محسن
حیدری سلطانآبادی
استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
حمیدرضا
سالمی
استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
مختار
میرانزاده
محقق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
10.22092/ijsr.2014.120339
<strong><span lang="FA" dir="RTL">این مطالعه به منظور بررسی اثر زیرشکنی و روشهای خاکورزی بر برخی از خصوصیات فیزیکی خاک و عملکرد آفتابگردان روغنی در ایستگاه تحقیقاتی کبوترآباد واقع در 25 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان، اجرا شد. طرح بهصورت بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد که تیمارهای آزمایش شامل 1- شخم با گاوآهن برگرداندار تا عمق 25-20 سانتیمتر و کشت در کف کرت</span><span> (T1) </span><span lang="FA" dir="RTL">2- شخم با گاوآهن برگرداندار تا عمق 25-20 سانتیمتر و کشت بر روی پشته </span><span>(T2)</span><span lang="FA" dir="RTL"> 3- زیرشکنی بهوسیله سابسویلر تا عمق 45-40 سانتیمتر و متعاقب آن شخم با گاوآهن برگرداندار تا عمق 25-20 سانتیمتر و کشت در کف کرت </span><span>(T3)</span><span lang="FA" dir="RTL">، خاکورزی نواری و کشت در کف کرت </span><span>)</span><span>(T4</span><span lang="FA" dir="RTL">، خاکورزی نواری به همراه سابسویلر و کشت در</span><span lang="FA" dir="RTL">کف کرت (</span><span>T5</span><span lang="FA" dir="RTL">) و خاکورزی نواری به همراه ایجاد جوی در نوار و کشت در کف آن (6</span><span>T</span><span lang="FA" dir="RTL">) بودند. صفات جرم مخصوص ظاهری خاک، مقاومت به نفوذ خاک، سرعت نهایی نفوذ آب در خاک</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> و </span><span lang="FA" dir="RTL">خصوصیات گیاهی شامل طول ریشه اصلی، ارتفاع بوته، قطر ساقه، قطر طبق، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، وزن خشک بوته و درصد روغن دانه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که استفاده از روشهای متفاوت خاکورزی در مقدار جرم مخصوص ظاهری خاک تفاوت معنیداری ایجاد نمیکند. مقادیر مقاومت به نفوذ خاک به غیر از عمق 30 سانتیمتر، در سایر عمقها تفاوت معنیداری ندارند. سرعت نهایی نفوذ آب در خاک زیرشکن شده بهصورت معنیدار بیشتر از شخم مرسوم است. در مورد اندازهگیریهای گیاهی مشاهده شد که قطر ساقه در تیمار </span><span>T6</span><span lang="FA" dir="RTL"> بهصورت معنیدار بیشتر از سایر تیمارها است. در دیگر موارد اندازهگیری شده از جمله عملکرد دانه و راندمان مصرف آب در گیاه تفاوت معنیداری مشاهده نمیشود. با توجه به عدم تاثیر عملیات زیرشکنی بر عملکرد آفتابگردان روغنی و هزینه بالای اجرا، استفاده از این عملیات در منطقه کبوترآباد ضرورت پیدا نمیکند. در صورتیکه ادوات و تجهیزات مناسب خاکورزی نواری در</span><span lang="FA" dir="RTL">دسترس قرار گیرد، خاکورزی نواری قابل توصیه است.</span></strong>
آفتابگردان,خاکورزی,جرم مخصوص ظاهری,مقاومت به نفوذ,عملکرد محصول
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120339.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120339_5395acc4c924680724f5d788e594888a.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
تأثیر تنش شوری بر فرایند تثبیت بیولوژیک نیتروژن و شاخصهای رشد دو رقم سویا در مراحل مختلف فنولوژیک
287
293
FA
آمنه
آقاجانی
کارشناس ارشد خاکشناسی (بیولوژی خاک)
حسین
بشارتی
دانشیار موسسه تحقیقات خاک و آب
hbesharaty@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120340
<strong>مقاومت به شوری در گیاهان یک پدیدهی چند وجهی است که عوامل زیادی از جمله ویژگیهای مورفولوژیک و شرایط فیزیولوژیکی گیاه در آن تأثیر داشته و کاهش رشد و عملکرد گیاه بسته به نوع گیاه، سطح شوری و ترکیب یونی املاح متغیر میباشد. در شرایط شوری، در لگومها، رشد تارهای کشنده، ترشحات موسیلاژی ریشه، نفوذ باکتریهای ریزوبیوم در ریشه و تشکیل گره توسط آنها و نهایتاً تثبیت بیولوژیک نیتروژن در گیاه کاهش مییابد. گره بندی گیاهان تیره لگومینوز نسبت به رشد آنها از حساسیت بیشتری برخوردار است، لذا با شناخت مراحل حساس تر رشد گیاه به شوری و اعمال مدیریت مناسب میتوان صدمات شوری بر گیاه را کاهش داد، از سوی دیگر استفاده بی رویه و غیر اصولی کودهای شیمیایی از جمله کودهای نیتروژنی در اراضی شور باعث تشدید اثر شوری بر گیاه میگردد. استفاده از باکتریهای همزیست با گیاهان لگوم به عنوان یکی از راه کارهای کاهش مصرف کودهای نیتروژنی مطرح بوده و در اراضی شور، ضمن تأمین نیتروژن مورد نیاز گیاه، شوری ناشی از مصرف کودهای نیتروژنی را نیز منتفی میسازد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شوری بر رشد و تثبیت بیولوژیکی نیتروژن در همزیستی سویا – ریزوبیوم و جایگزینی بخشی از کودهای نیتروژنی با مایه تلقیحهای ریزوبیومی و کاهش اثرات سوء ناشی از مصرف کودهای نیتروژنی در شرایط تنش شوری بر روی دو رقم سویا در گلخانه انجام گرفت. آزمایش گلخانهای کشت سویا در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی و به صورت فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل: فاکتور رقم در 2 سطح (M7 , L90 )، فاکتور شوری در 4 سطح (آب آبیاری منطقه با شوری 53/0 دسیزیمنس بر متر، آبهایی با شوریهای 5/2، 5/4، 5/6 دسیزیمنس بر متر از منبع کلرورسدیم)، فاکتور کودی در 3 سطح (بدون کود نیتروژنی و باکتری، با کود نیتروژنی به مقدار 150 کیلوگرم در هکتار و تلقیح با باکتری همزیست)، فاکتور مرحله زمانی در 5 سطح (یک ماه بعد از کشت، گلدهی، تشکیل غلاف، تشکیل دانه، پر شدن دانه) بودند. گیاهان در 5 مرحله زمانی (یک ماه پس از کشت، گلدهی، تشکیل غلاف، تشکیل دانه و پر شدن دانه) برداشت شدند و در هر مرحله زمانی وزن خشک اندام هوایی، ریشه و گره، تعداد گره، غلظت نیتروژن، نیتروژن جذب شده، مؤثر بودن همزیستی اندازهگیری شدند. به منظور تحلیل آماری دادهها از نرم افزار MSTAT-C و برای مقایسه میانگین شاخصهای آماری مورد نظر از آزمون چند دامنهای دانکن استفاده گردید. در مورد تمام شاخصهای اندازهگیری شده، غیر از غلظت نیتروژن و مقدار نیتروژن جذب شده، رقم M7 نسبت به رقم L90 برتری داشت و تفاوت آنها معنیدار بود، افزایش شوری باعث کاهش معنیدار شاخصهای اندازهگیری شده در هر دو رقم گردید. اثر متقابل شوری و کود نیتروژنی نشان داد که در شرایط بدون تنش شوری (آب آبیاری منطقه با شوری 53/0 دسی زیمنس برمتر) مصرف کود نیتروژنی باعث رشد بهتر گیاه و افزایش وزن خشک اندام هوایی شد. شاخصهای وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، نیتروژن جذب شده، وزن خشک و تعداد گره، دارای کمترین مقدار در مرحله یک ماه پس از کشت و بیشترین مقدار در مرحله پر شدن دانه بودند؛ شاخص غلظت نیتروژن دارای بیشترین مقدار در مرحله گلدهی و کمترین مقدار در مرحله یک ماه پس از کشت بودند. شاخصهای مؤثر بودن همزیستی دارای بیشترین مقدار در مرحله گلدهی و کمترین مقدار در مرحله پر شدن دانه بود. تلقیح باکتری نسبت به شاهد تلقیح نشده در تمام مراحل رشد و در تمام سطوح شوری وزن خشک بشتری را تولید نمود و تفاوت دو تیمار باکتری و شاهد فقط در آخرین سطح شوری و در مراحل تشکیل دانه و پرشدن دانه معنیدار نبود. </strong>
تنش شوری,کود نیتروژنه,مایه تلقیح ریزوبیوم,سویا,مراحل رشد
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120340.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120340_1250a94309f91ed34fe880862bf8039d.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
بررسی روند تغییرات اندامهای زیر زمینی زعفران در اثر کاربرد کودهای آلی، زیستی و شیمیایی
296
312
FA
زهرا
رسولی
دانشجوی کارشناسیارشد زراعت، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه شاهد
سعیده
ملکی فراهانی
استادیار دانشکده کشاورزی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه شاهد
حسین
بشارتی
دانشیار موسسه تحقیقات خاک و آب
hbesharaty@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120355
<strong>زعفران زراعی از جمله گیاهان مزیتدار دارویی ایران میباشد. این گیاه عقیم بوده و تاکنون اصلاح آن از طریق بهنژادی در کشور میسر نشده است؛ لذا کاشت بنههای بزرگ و بارورتر تنها گزینه موجود جهت تداوم عملکرد مطلوب در طی سالیان بهرهوری از مزرعه میباشد. در این تحقیق تأثیر سطوح مختلف کودهای شیمیایی و غیر شیمیایی بر تعداد، ابعاد و عملکرد انواع بنههای زعفران بررسی شد. این آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار انجام شد. تیمارها شامل دو عامل کود شیمیایی نیتروژن در سه سطح (0%، 50% و 100% مقدار توصیه شده مبنی بر آزمون خاک) و کودهای غیر شیمیایی در چهار سطح (بدون کود، 10 تن در هکتار ورمی کمپوست، کود زیستی حاوی باکتریهای سودوموناس و باسیلوس و تلفیق مقادیر کامل کود زیستی و ورمی کمپوست) بودند. نتایج نشان دادند که مصرف 50% مقدار توصیه شده نیتروژن، به همراه تلفیق کود زیستی و ورمی کمپوست بالاترین تعداد، عملکرد تر و خشک بنههای اصلی و دختری را به ترتیب با مقادیر 880 عدد در متر مربع، 1/4 کیلوگرم و 5/2 کیلوگرم در مترمربع تولید کرد. همچنین عملکرد خشک کل بنه 29/9 برابر نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. پس از آن، تیمارهای تلفیق ورمی کمپوست با به ترتیب 100% و 50% کود شیمیایی مؤثرترین تیمارها بودند. در نهایت میتوان اظهار نمود که کاربرد تلفیق کودهای غیر شیمیایی در ترکیب با نصف کودهای شیمیایی توصیه شده موفق ترین تیمار است.</strong>
بنه,باکتریهای محرک رشد,ورمی کمپوست,کود نیتروژن
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120355.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120355_e9e2c66eb1a48ccb4078f264880b66aa.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
تأثیر کاربرد کمپوست زباله شهری بر غلظت آهن و منگنز در خاک و گیاه ذرت (Zea Mays L.)
313
329
FA
مریم
فلاحی مطلق
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شاهد
عبدالامیر
بستانی
استادیار دانشگاه شاهد
bostani@shahed.ac.ir
10.22092/ijsr.2014.120356
<strong><span lang="FA" dir="RTL">به منظور بررسی تاثیر کاربرد کمپوست زباله شهری بر غلظت آهن و منگنز در خاک تحت کشت ذرت علوفهای، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با دو عامل الف) مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری در چهار سطح صفر، 30،15 و 60 تن بر هکتار و ب) زمان مصرف در دو سطح اعمال یک ساله و دو ساله کمپوست در سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد کمپوست زباله شهری تأثیر معنیداری بر کاهش </span><span>pH</span><span lang="FA" dir="RTL"> و افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی و کربن آلی خاک داشت </span><span>(</span><em><span>p</span></em><span>≤0.01)</span><span lang="FA" dir="RTL">. کمپوست زباله شهری باعث افزایش معنیدار آهن و منگنز کل خاک و قابل استخراج با </span><span>DTPA</span><span lang="FA" dir="RTL"> گردید </span><span>(</span><em><span>p</span></em><span>≤0.01)</span><span lang="FA" dir="RTL">. بیشترین مقدار آهن و منگنز قابل جذب به ترتیب برابر با 03/12 و 52/18 میلیگرم در کیلوگرم، مربوط به تیمار 60 تن درهکتار سال دوم بدست آمد به طوری که در مقایسه با تیمار شاهد برای آهن 89/275 % و برای منگنز 75/45 درصد افزایش نشان داد. نتایج نشان داد کمپوست زباله شهری اثر معنیداری بر افزایش غلظت آهن و منگنز در ریشه و اندام هوایی داشت </span><span>(</span><em><span>p</span></em><span>≤0.01)</span><span lang="FA" dir="RTL">. بیشترین مقدار جذب آهن و منگنز در تیمار سال دوم 60 تن بر هکتار مشاهده شد که در مقایسه با شاهد برای عنصر آهن در ریشه و اندام هوایی به ترتیب 59/69 و 48/81 درصد و برای عنصر منگنز در ریشه و اندام هوایی به ترتیب 46 % و 52/37 درصد افزایش یافت. بیشترین مقدار عامل دسترسی زیستی برای آهن و منگنز، مربوط به تیمار 60 تن درهکتار سال دوم بدست آمد به طوری که در مقایسه با تیمار شاهد برای آهن 280 % و برای منگنز 33/33 درصد افزایش نشان داد. همچنین بیشترین مقدار عامل انتقال از خاک به اندام هوایی برای آهن و منگنز، مربوط به تیمار 60 تن درهکتار سال دوم بدست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد برای آهن 70 و برای منگنز 18/30 درصد افزایش نشان داد. همبستگی مثبت و معنیداری بین آهن و منگنز کل و قابل استخراج با </span><span>DTPA </span><span dir="RTL"> <span lang="FA"> در خاک و غلظت این عناصر در ریشه و اندام هوایی گیاه مشاهده شد.</span></span></strong>
آهن و منگنز کل و قابل استخراج با DTPA,مقدار جذب آهن و منگنز
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120356.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120356_0bf7559c1005e135e256ac33844e5193.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
مقایسه تأثیر اسید سولفورو و اسید سولفوریک بر خصوصیات کیفی خاک و رشد گیاه سویا
332
339
FA
محمد
پسندیده
محقق بخش تحقیقات شیمی، حاصلخیزی خاک و تغذیه گیاه، موسسه تحقیقات خاک و آب
mpassandideh@yahoo.com
پرویز
مهاجرمیلانی
استادیار بخش تحقیقات اصلاح خاک و مدیریت پایدار اراضی، موسسه تحقیقات خاک و آب
milani100@yahoo.com
علیاکبر
عزیزیزهان
محقق بخش تحقیقات آبیاری و فیزیک خاک، موسسه تحقیقات خاک و آب
azizizohan@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120357
<strong>در فرایند پالایش منابع عظیم سوختهای فسیلی در ایران، سالانه مقادیر زیادی گوگرد تولید میشود که بخش عمده آن برای تولید اسید سولفوریک مورد استفاده قرار میگیرد. اسید سولفوریک بطور موفقیت آمیزی در اصلاح خاکهای آهکی کاربرد دارد. برای مقایسه اثر بخشی اسید سولفورو (حاصل از دستگاه گوگردسوز تولیدی موسسه تحقیقات خاک و آب) با اسید سولفوریک در خصوصیات کیفی آب آبیاری، خاک و رشد گیاه، آزمایشی گلدانی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و در سه تکرار در سال 1391 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (آب آبیاری با 6/7= pH)، آب اسیدی حاصل از اسیدسولفوریک (آب آبیاری با 6 = pH) و آب اسیدی حاصل از اسیدسولفورو (آب آبیاری با 6 = pH) بود. بررسی تأثیر تیمارها بر خصوصیات شیمیایی خاک و رشد گیاه در دو آزمایش جداگانه انجام شد. برای بررسی تأثیر تیمارها بر خصوصیات خاک، ابتدا خاک گلدانهای 8 کیلوگرمی با اعمال تیمارهای مذکور در هفت نوبت به رطوبت ظرفیت مزرعه (FC) رسیده و هوا خشک گردید. پس از هفت نوبت آبیاری، برخی خصوصیات شیمیایی خاک (از جمله pH, EC, OC, P, K, Mn, Fe, Zn, Cu) اندازهگیری شد. سپس برای بررسی تأثیر تیمارها بر رشد گیاه در خاکهای مذکور سویا کشت گردید. برخی پارامترهای رشد از قبیل سبزینگی برگ، ارتفاع بوته، وزن خشک اندام هوایی و عناصر غذایی برگ اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تأثیر تیمارهای آزمایشی قبل از کشت گیاه بر کربن آلی و pH خاک ناچیز بود اما مقادیر شوری، غلظت پتاسیم، فسفر و عناصر کممصرف خاک نسبت به تیمار شاهد اختلاف معنیداری نشان داد. تأثیر تیمارهای آزمایشی با کشت گیاه نشان داد که غلظت عناصر نیتروژن و پتاسیم برگ نسبت به تیمار شاهد اختلاف چندانی ندارد اما این اختلاف در مورد عناصر غذایی کم مصرف در سطح آماری 5% معنیدار بود. با توجه به نتایج این آزمایش، میتوان گفت که تأثیر اسید سولفورو در آب آبیاری با 6=pH بر روی خاک، مشابه تأثیر افزایش اسید سولفوریک در آب آبیاری است و مصرف آب اسیدی سبب افزایش غلظت آهن، روی، فسفر و منگنز در گیاه سویا شده است.</strong>
آب اسیدی,گوگردسوز,کیفیت آب,خاک آهکی
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120357.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120357_5a4951c3b8dd8bc87a26f4ed8ecccca7.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
ارزیابی اثر پایداری مقیاس در بهینهسازی مدیریت نمونهبرداری برخی از ویژگیهای خاکهای شالیزاری
341
350
FA
ناصر
دوات گر
استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات کشور برنج، رشت، ایران
n_davatgar@yahoo.com
مریم
شکوری کتیگری
کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقات کشور برنج، رشت، ایران
maryamshakouri@ymail.co
10.22092/ijsr.2014.120892
<strong>الگوی نمونهبرداری، تعداد نمونه، و فاصله نمونهها نقش بسیار مهمی در کیفیت نقشه متغیرهای محیطی دارد. این تحقیق با هدف بهینه سازی مدیریت نمونهبرداری ( تعداد، فاصله و الگوی نمونهبرداری) با استفاده از تلفیق پایداری مقیاس، تغییرپذیری و موازنه واریانس تخمین-هزینه اندازهگیری انجام شد. ویژگیهای خاک مطالعه شده عبارت از نیتروژنکل، فسفر و پتاسیم قابل استفاده دراراضی شالیزاری استان گیلان بودند. برای این منظور چهار مقیاس متفاوت نمونهبرداری در یک محدوده 306 هکتار از اراضی شالیزاری در نظر گرفته شد. مقیاس اول شامل 357 نمونه از شبکهای با ابعاد 50×100 متر، مقیاس دوم شامل 127 نمونه از شبکهای با ابعاد 100×200 متر، مقیاس سوم شامل 74 نمونه از شبکهای با ابعاد 200×400 متر و مقیاس چهارم شامل 43 نمونه از شبکهای با ابعاد 400×800 متر بود. اندازه وابستگی مکانی و پایداری مقیاس به ترتیب با استفاده از تغییرنما و پارامتر ((هارست)) ارزیابی گردید. راهبرد موازنه واریانس تخمین- هزینه در ویژگیهای خاک که دارای خودتشابهی و پایداری مقیاس بودند؛ از نظر اقتصاد اندازهگیری مؤثر بود. تعداد و فاصله بهینه برای فسفر و پتاسیم قابل استفاده که در ناحیه مطالعه شده خود تشابهی نشان دادند، به تعداد 240 نمونه با الگوی نمونهبرداری مستطیل شکل با ابعاد 75×150متر در راستای 44 درجه شمالی-غربی ناحیه مطالعه شده به دست آمد، اما برای ویژگیهایی که با تبدیل مقیاس غیریکنواختی و ناپایداری مقیاس نشان دادند و ساختار مکانی آنها از نظامدار به تصادفی تبدیل گردید (مانند نیتروژن کل در ناحیه مطالعه شده) موازنه واریانس تخمین-هزینه اندازهگیری کارا به نظر نمیرسد.</strong>
پارامترهارست,تغییرات مکانی,خود تشابهی,کریجینگ,موازنه واریانس تخمین- هزینه
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120892.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120892_812cde0d5cb403ad4f81942812288590.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
بررسی تأثیر شرایط اکوئیک بر شکلهای مختلف آهن و منگنز در خاکهای اینسپتی سول زیر کشت برنج و کیوی
351
362
FA
علیرضا
راهب
دانشجوی دکتری گروه مهندسی علوم خاک دانشگاه تهران
araheb@ut.ac.ir
احمد
حیدری
دانشیار گروه مهندسی علوم خاک دانشگاه تهران
ahaidari@ut.ac.ir
محمد جواد
محبی صادق
دانشجوی دکتری گروه مهندسی علوم خاک دانشگاه تهران
mjmohebbi@ut.ac.ir
10.22092/ijsr.2014.120893
<strong>غرقاب درازمدت و ایجاد شرایط احیاء در نهایت به رژیم رطوبتی یا شرایط اکوئیک در خاک منجر میشود. این وضعیت، کیفیت خاک، شرایط رشد گیاه و سایر موجودات زنده را تحت تأثیر قرار میدهد. ویژگیهای مورفولوژیکی و شیمیایی خاک به ویژه نوع و میزان شکلهای مختلف آهن و منگنز به وضعیت زهکشی خاک بستگی دارد. منطقه مورد مطالعه با وسعتی حدود 10 هکتار در ایستگاه تحقیقات برنج کشور (غرب شهرستان تنکابن، استان مازندران) واقع <br /> میباشد. اشباع از درون و از سطح خاک به منظور کشت برنج، شرایط ویژهای را برای بروز شکلهای شیمیایی و مورفولوژیکی مختلف آهن و منگنز موجب شده است. برای انجام این پژوهش شکلهای مختلف آهن از جمله آهن محلول، بلورین، غیر بلورین و کل و همچنین کانیشناسی عوارض اکسید و احیاء در 5 خاکرخ مورد بررسی واقع شد. منگنز محلول ارتباط نزدیکی با میزان مواد آلی و pH خاک نشان داد به طوریکه مقدار آن در افقهای سطحی غنی از مواد آلی، بالاتر بوده و با عمق کاهش یافت، همچنین با کاهش pH در اعماق برخی خاکرخها افزایش نشان داد. ماده آلی همچنین با ایجاد کمپلکسهای پایدار با آهن نقش مؤثری بر مقدار شکلهای اندازهگیری شده آهن نشان میدهد. نتایج نشان داد که ماده آلی، شرایط اکوئیک، pH و انقطاع سنگی نقش مهمی در توزیع عمودی شکلهای مختلف آهن و منگنز به ویژه آهن قابل استخراج با اگزالات آمونیوم (Fe<sub>o</sub>) و آهن قابل استخراج با سیترات دی تیونات (Fe<sub>d</sub>) ایفا <br /> میکنند. مقایسه نتایج تجزیه عنصری (EDS) تأییدکننده مقادیر قابل توجه آهن در خاکهای زیر کشت کیوی میباشد. کانیشناسی عوارض اکسید و احیاء در شرایط شالیزاری و غیرشالیزاری نیز مؤید غالب بودن کانی لپیدوکروسایت بود.</strong>
آهن محلول,انقطاع سنگی,خصوصیات فیزیکوشیمیایی,شرایط غرقاب,ماده آلی
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120893.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120893_8d87c96eac618bdb9558295fa33cc838.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
شکلهای شیمیایی و زیست فراهمی روی در دو خاک آهکی و رابطه این شکلها با غلظت روی در گیاه ذرت تحت تأثیر کاربرد لجن فاضلاب
363
374
FA
حمیدرضا
بوستانی
دانشجوی دکتری دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسی ارشد سابق دانشگاه شیراز
hamidboostani@gmail.com
عبدالمجید
رونقی
استاد دانشگاه شیراز
amronaghi@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120894
<strong>برای درک زیست فراهمی و تحرک عناصر غذایی در خاکهای تیمار شده با لجن فاضلاب، اطلاع از شکلهای شیمیایی عناصر، ضروری است. به منظور مطالعه اثر کاربرد لجن فاضلاب و نوع بافت خاک بر شکلهای شیمیایی و زیست فراهمی روی در خاک و همچنین غلظت روی در گیاه ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در شرایط گلخانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل پنج سطح لجن فاضلاب (1، 2، 4 و 8 درصد وزنی) و دو بافت خاک (شنی و لوم رسی) بودند. از روش عصارهگیری دنبالهای اسپوزیتو و همکاران برای تعیین شکلهای شیمیایی روی در خاک استفاده شد. برای مقایسه زیست فراهمی روی در دو بافت مورد مطالعه از روش شاخص تفکیک کاهش یافته استفاده شد. نتایج نشان داد که در دو بافت خاک با افزایش سطوح لجن فاضلاب، غلظت روی در اندام هوایی گیاه ذرت، به طور معنیداری افزایش یافت. ترتیب شکلهای شیمیایی روی در تیمار شاهد و تیمارهای لجن فاضلاب در بافت شنی به صورت: تتمه > کربناتی > آلی > جذب سطحی و در بافت لوم رسی به صورت: تتمه >کربناتی > جذب سطحی بود. بر اثر کاربرد لجن فاضلاب به ترتیب شکلهای کربناتی، جذب سطحی و تتمه روی در بافت لوم رسی و در بافت شنی به ترتیب شکلهای جذب سطحی، کربناتی، آلی وتتمه، بهترین رابطه رگرسیونی (بیشترین ضریب تبیین) را با غلظت روی در اندام هوایی گیاه ذرت نشان دادند. بر اساس شاخص تفکیک کاهشی محاسبه شده، زیست فراهمی روی در تیمار شاهد و همه سطوح لجن فاضلاب، در بافت شنی بیشتر از بافت لوم رسی بود. در بافت شنی با افزایش سطوح لجن فاضلاب زیست فراهمی روی به طور چشمگیری افزایش یافت در حال که در بافت لوم رسی چنین روندی مشاهده نشد. بطورکلی، اثر کاربرد لجن فاضلاب بر زیست فراهمی و شکلهای روی در بافتهای مختلف خاک و ارتباط این شکلها با غلظت این عنصر غذایی در ذرت متفاوت بود که بایستی در مدیریت و کاربرد لجن فاضلاب در نظر گرفته شود.</strong>
عصارهگیری دنبالهای
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120894.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120894_47be847dc5f7ae9ff9e478625b6f551f.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
ارتباط شکلهای شیمیایی روی با شاخصهای لوبیا در برخی خاکهای آهکی با و بدون لجن فاضلاب
375
386
FA
حمیدرضا
متقیان
استادیار گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
hrm_61@yahoo.com
علیرضا
حسین پور
استاد گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
hosseinpur-a@sku.ac.ir
10.22092/ijsr.2014.120895
<strong><span lang="AR-SA" dir="RTL">بررسی ارتباط شکلهای روی با شاخصهای گیاه در خاک امکان تعیین شکل یا شکلهای قابل استفاده این عنصر را میدهد.</span><span lang="FA" dir="RTL"> در این تحقیق 10 نمونه خاک آهکی انتخاب و سپس خاکهای تیمارنشده و تیمارشده با لجن فاضلاب (1</span><span lang="FA" dir="RTL">٪</span><span lang="FA" dir="RTL"> وزنی- وزنی) به مدت 1 ماه در رطوبت ظرفیت مزرعه خوابانده شدند. قبل از کشت در خاکهای تیمارنشده و تیمارشده، شکلهای شیمیایی روی (تبادلی، پیوندشده با کربناتها، پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز، پیوندشده با مادهآلی و باقیمانده) تعیین شدند. سپس، بذرهای لوبیا در هر گلدان</span><span lang="FA" dir="RTL">کشت و پس از 8 هفته بخش هوایی گیاهان برداشت و غلظت، ماده خشک، جذب روی پاسخ و عملکرد نسبی تعیین شد. نتایج نشان داد که کاربرد لجن فاضلاب سبب افزایش تمام شکلها روی شد. نتایج کشت گلدانی نشان داد که در خاکهای تیمارنشده، </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">بین </span><span lang="FA" dir="RTL">غلظت، ماده خشک و جذب روی </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">و روی پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز همبستگی معنیداری وجود داشت</span><span lang="FA" dir="RTL">.</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> همچنین در خاکهای تیمارشده، ماده خشک با همه شکلها روی (بهجز روی پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز) همبستگی معنیداری (</span><sup><span>*</span></sup><span lang="AR-SA" dir="RTL">65/0-</span><sup><span>*</span></sup><span lang="AR-SA" dir="RTL">77/0-</span><span>r=</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">) داشت. همچنین، پاسخ و عملکرد نسبی با روی تبادلی همبستگی معنیداری</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد که شکلها دارای قابلیت استفاده در خاکهای تیمارنشده و تیمارشده زیر کشت لوبیا متفاوت بودند.</span></strong>
روی پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز,جذب روی
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120895.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120895_bf6e8a69da16cd6887cbc313615a3170.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
تغییرات غلظت عناصر دو ظرفیتی در ریشه، ساقه و برگ ژربرا تحت تأثیر مقادیر مختلف کلسیم و هومیک اسید
387
396
FA
مریم
حقیقی
استادیار گروه علوم باغبانی دانشگاه صنعتی اصفهان
anikbakht@cc.iut.ac.ir
علی
نیکبخت
استادیار گروه علوم باغبانی دانشگاه صنعتی اصفهان
mhaghighi@cc.iut.ac.ir
10.22092/ijsr.2014.120907
<strong>مشکل کاهش کیفیت گلهای ژربرا در اثر اختلال در جذب عناصر به ویژه در فصل زمستان و در مواقعی که شرایط گلخانه کاملاً مساعد نیست، یکی از مشکلات تولید کتتدگان گل بریده ژربرا است که به صورت خمش گردن حتی یک روز پس از برداشت و کاهش عمر گلدانی، خود را نشان میدهد. به منظور بررسی اثر هومیک اسید در جذب کلسیم و در مقابله با سایر عناصر دو ظرفیتی شامل روی و منیزیم آزمایشی در دانشگاه جه جیانگ کشور چین انجام شد و اثر 3 غلظت هومیک اسید (500،100 و1000 میلیگرم بر لیتر) و شاهد ( بدون هومیک اسید) به همراه دو سطح 5/3 و 7 میلی اکی والان بر لیتر کلسیم بر ژربرا رقم ’مالیبو‘بررسی شد. نتایج این آزمایش نشان داد، افزایش کلسیم به تنهایی در محیط کشت تغییری در غلظت کلسیم برگ و ریشه نداشت در حالیکه افزودن هومیک اسید با غلظت 500 میلیگرم بر لیتر مقدار کلسیم را افزایش داد. همچنین هومیک اسید توانست جذب عناصر را افزایش دهد و خصوصاً در غلظت 500 میلی گرم بر لیتر باعث افزایش جذب کلسیم، روی و منیزیم شود. غلظت منیزیم در برگ در غلظت 7 میلی اکی والان کلسیم بدون کاربرد هومیک اسید به کمترین مقدار رسید و با افزودن هومیک اسید افزایش یافت. میزان منیزیم ریشه در بالاترین سطح هومیک اسید (1000 میلیگرم بر لیتر) و 7 میلی اکی والان کلسیم به حداکثر میزان رسید. منیزیم ساقه در 7 میلی اکی والان کلسیم و 1000 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید و پس از آن در همین غلظت کلسیم و 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید بیشترین مقدار را داشت. بیشترین میزان کلسیم برگ در تیمار 7 میلی اکی والان و 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید مشاهده شد. کلسیم ساقه در غلظت 7 میلی اکی والان در 1000 و سپس 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید بیشترین مقدار را داشت بیشترین غلظت روی ریشه و ساقه در تیمار 7 میلی اکی والان کلسیم و 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید مشاهده شد. به طور کلی هومیک اسید از طریق خاصیت کلات کنندگی باعث بهبود جذب کلسیم و عناصر غذایی دو ظرفیتی روی و منیزیم که خاصیت آنتی گونیستی با کلسیم دارند شد و استفاده از آن با غلظت500 میلیگرم بر لیتر در گلخانههای پرورش ژربرا توصیه میشود.</strong>
منیزیم,روی,هیدروپونیک,شاخه بریده
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120907.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120907_084ec171ec69855981b9ca3adc69e420.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
بررسی ویژگیهای کمی و کیفی میوه فلفل قلمی تحت تأثیر غلظتهای مختلف پتاسیم محلول غذایی در کشت بدون خاک
397
406
FA
صدیقه
مردانلو
دانشجوی سابق کارشناس ارشد باغبانی دانشگاه تربیت مدرس
mardonluo@yahoo.com
محمدکاظم
سوری
استادیار و عضو هیأت علمی گروه علوم باغبانی دانشگاه تربیت مدرس
mk.souri@modares.ac.ir
سارا
دهنورد
دانشجوی سابق کارشناس ارشد باغبانی دانشگاه تربیت مدرس
s.dehnavard@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120908
<strong>فلفل به سبب ارزش بالای تغذیهای امروزه جایگاه خاصی در بین سبزیها دارد. ترکیبات شیمیایی متنوعی در ارزش غذایی میوه فلفل دخالت دارند. یکی از فاکتورهای مؤثر بر کیفیت محصولات، تغذیه و نسبتهای عناصر غذایی است که بر عملکرد کمی و کیفی تولید شدیداً تأثیر میگذارند. پتاسیم یکی از مهمترین عناصر در فیزیولوژی کیفیت محصولات باغی است و مقادیر بالای پتاسیم در محصولات تضمین کننده بسیاری از جنبههای کیفی گیاه و میوه میباشد. در این پژوهش نقش غلظتهای 150، 300، 400 و 500 میلیگرم بر لیتر پتاسیم از منبع نیترات پتاسیم و یا سولفات پتاسیم به عنوان تیمارهای اصلی و همچنین غلظت 235 میلیگرم بر لیتر به عنوان شاهد بر فاکتورهای کیفی (بیوشیمیایی) فلفل قلمی در شرایط گلخانهای و تحت کشت هیدروپونیک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد میوه در تیمار 300 میلیگرم بر لیتر پتاسیم محلول غذایی بدست آمد. از نظر طول و قطر میوه با وجود یک روند افزایشی با غلظتهای پتاسیم، تفاوت معنیداری بین تیمارها وجود نداشت. غلظتهای مختلف پتاسیم محلول غذایی اثرات معنیداری بر برخی فاکتورهای بیوشیمیایی کیفیت میوه داشتند، بطوری که از نظر pH میوه تفاوت معنیداری مشاهده نشد اما از نظر اسیدیته قابل تیتراسیون غلظت 500 میلیگرم بر لیتر افزایش معنیداری نسبت به دیگر تیمارها نشان داد. مقدار ویتامین ث و مواد جامد محلول در تیمار 500 و 400 میلیگرم بر لیتر افزایش معنیداری نسبت به دیگر تیمارها نشان داد. این نتایج بیانگر آن است که گیاه فلفل قلمی برای رسیدن به بیشینه کیفیت میوه نیاز بیشتری به پتاسیم فراتر از مقدار مورد نیاز برای بیشینه عملکرد دارد. </strong>
ویتامین ث,عملکرد فلفل,تغذیه گیاه
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120908.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120908_883d6b8238b10958676aa3fbceadc965.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
مقایسه فرسایشپذیری خاک اراضی مارنی استان زنجان با استفاده ازدستگاه شبیهساز باران
407
419
FA
پرویز
عبدینژاد
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان
prz_abdi@yahoo.com
سادات
فیضنیا
استاد دانشگاه تهران
sfeiz@u.t.ac.ir
حمیدرضا
پیروان
استادیار پژوهشکده پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
hrpeyrowan@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120910
<strong>اراضی مارنی شامل واحدهای مارنی سازندهای زمین شناسی بوده و در حدود 4438 کیلومترمربع از سطح استان زنجان معادل 20%) را تشکیل میدهند. در این مقاله به مقایسه فرسایشپذیری خاک اراضی مارنی استان زنجان با استفاده از دستگاه شبیهساز باران پرداخته شدهاست. برای این منظور با گروهبندی و تلفیق نقشههای شیب، اقلیم و واحدهای مارنی سازندهای زمین شناسی در محیط نرم افزار ArcGIS9.3 اقدام به تعریف واحدهای کاری به تعداد 18 واحد شده و در عملیات صحرایی برای هر واحدکاری سه تکرار آزمایش با استفاده از دستگاه شبیهساز باران به ابعاد کرت 1×1 متر و جمعاً 220 آزمایش انجام گردید. دادههای بهدست آمده از عملیات صحرایی با استفاده از برنامه آماری SAS و روش آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، روش تجزیه و تحلیل مدلهای خطی (GLM Model)، آزمون F و روش مقایسه مقادیر میانگین دانکن مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی روابط بین زمان شروع، حجم و ضریب رواناب با مقدار تلفات خاک واحدهای مارنی نشان میدهد که معادله رگرسیونی آنها از نوع درجه دوم بوده و تا حدودی میتواند روند تغییرات را تفسیر نماید. تجزیه و تحلیل آماری دادهها نشان میدهد که اثر واحدهای مارنی، شیب و اقلیم بر مقدار تلفات خاک واحدهای کاری کاملاً معنیدار میباشد. بر اساس مقایسه میانگین مقادیر به روش دانکن واحدهای مارنی از نظر مقدار تلفات خاک دارای اختلاف معنیداری میباشند. بهطوری که واحد مارن پلیوسن (PL) و قرمز پائینی (OL) در یک گروه و واحد مارنی قم (OM)، واحد مارنی قرمز بالایی (Mu)، و مارن ائوسن (EM) هر کدام به تنهایی در یک گروه قرار میگیرند. در این واحدهای مارنی هرچقدر میزان سیلت موجود در آنها بالا باشد، فرسایشپذیری افزایش مییابد. زیرا سیلت چسبندگی ندارد و در اثر مرطوب شدن خاکدانهها به سهولت شکسته شده و ذرات سیلت جدا و منتقل میشوند. به همین ترتیب اثر شیب و اقلیم بر مقدار رسوب تولیدی واحدهای مارنی معنیدار میباشند. </strong>
حج حجم رواناب,تلفات خاک,شیب
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120910.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120910_ea4d5f2f1cf9f0a8ebae13e525b2b405.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
اثرات کمپوست زباله شهری و EDTA (اتیلن دی آمین تترا استیک اسید) بر گیاه پالایی سطوح مختلف سرب و کادمیم توسط آفتابگردان
421
431
FA
امیر
مصلحی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان
moslehi2012@gmail.com
مجید
فکری
دانشیار گروه خاکشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان
mjdfekri@yahoo.com
امیر
فتوت
0000-0002-5551-7002
دانشیار گروه خاکشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
afotovat@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120913
<strong>آلودگی فلزات سنگین یکی از جدیترین مشکلات زیست محیطی است که در سراسر دنیا در حال گسترش میباشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه اثر EDTA (اتیلن دی آمین تترا استیک اسید) و کمپوست زبالهی شهری و هم چنین سطوح مختلف آلودگی سرب و کادمیم خاک بر وزن خشک گیاه، غلظت، مقدار و شاخص جذب عناصر سرب و کادمیم در گیاه آفتابگردان انجام شد. این آزمایش به صورت دو آزمایش مستقل در قالب طرح فاکتوریل با پایه کاملاً تصادفی با سه سطح آلودگی کادمیم (0، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم) و سه سطح آلودگی سرب (0، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم) و چهار نوع کلات کننده شاهد، EDTA، کمپوست زباله شهری و کاربرد توأم EDTA و کمپوست زباله شهری اجرا شد. نتایج نشان داد که درسطح آلودگی200 میلی گرم سرب بر کیلوگرم خاک، کلات کننده توأم کمپوست و EDTAسبب افزایش غلظت بخش هوایی، شاخص جذب و مقدار کل سرب به ترتیب به مقدار 36/2، 83/1 و 13/2 برابر نسبت به شاهد شد و در سطح آلودگی 100 میلیگرم کادمیم بر کیلوگرم خاک این کلات کننده سبب افزایش غلظت کادمیم بخش هوایی، شاخص جذب و مقدارکل کادمیم به ترتیب به مقدار48/2،03/2 و 11/2 برابر نسبت به شاهد شد. به طور کلی کلات کننده توأم کمپوست زباله شهری وEDTA سبب بیشترین افزایش غلظت و مقدار عناصر سرب و کادمیم در گیاه نسبت به سایر کلات کنندهها و شاهد شد.</strong>
اتیلن دی آمین تترا استیک اسید,آلودگی فلزات سنگین,کلات کنندهها
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120913.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120913_c4174f03a5cd91caa74f4d6752d4a2ce.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
بررسی تغییرات مکانی ویژگیهای شوری و سدیمی خاکهای منطقه چات در استان گلستان
433
446
FA
معصومه
دلبری
استادیار دانشگاه زابل
mas_delbari@gmail.com
سمانه
جهانی
دانشآموخته کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی دانشگاه زابل
samane_jahani622@yahoo.com
10.22092/ijsr.2014.120914
<strong>آگاهی و شناخت ویژگیهای مهم خاک از جمله شوری و قلیاییت، نقش اساسی در مدیریت خاک و آب دارد. اهداف این تحقیق بررسی تغییرات مکانی و پهنهبندی هدایت الکتریکی (EC)، درصد سدیم قابل تبادل (ESP) و اسیدیته (pH) خاک در عمق سطحی (24-0 سانتیمتر) میباشد. این مطالعه روی دادههای مربوط به 152 نمونه خاک در منطقه چات در استان گلستان انجام گردید. روشهای تخمین مورد استفاده شامل روشهای زمین آماری کریجینگ معمولی، لاگ کریجینگ و کوکریجینگ و روش وزندهی عکس فاصله با توانهای 1 تا 3 میباشند. برای ارزیابی روشها از تکنیک ارزیابی متقابل با معیارهای ریشه مربعات خطا (RMSE)، میانگین قدر مطلق خطا (MAE) و میانگین انحراف خطا (MBE) استفاده گردید. نتایج آنالیز زمین آماری نشان داد که تمامی پارامترها از همبستگی مکانی متوسطی در سطح منطقه برخوردارند. بهترین مدل ساختار مکانی برای EC مدل نمایی و برای ESP و pH مدل کروی بوده است. EC خاک کمترین شعاع تأثیر (حدود 3000 متر) و ESP و pH بیشترین شعاع تأثیر (حدود 6000 متر) را داشتند. بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی متقابل و با توجه به توانایی کریجینگ در ارائه میزان عدم قطعیت مقادیر برآورد شده، در مجموع روش کریجینگ معمولی به عنوان مناسبترین روش تخمین EC (dS/m 886/8=MAE)، pH (183/0=MAE) و ESP (19/13=MAE) خاک شناخته شد. نقشههای پهنهبندی نشان داد که مشکل شوری و قلیاییت در غالب نقاط دیده شده، با اینحال مقادیر EC و ESP بطور مشابه از شرق به غرب منطقه روند افزایشی دارند. بنابراین نواحی غربی منطقه بیشتر از سایر قسمتها نیازمند عملیات مدیریتی مناسب مانند تغییر الگوی کشت و یا عملیات اصلاح خاک میباشند.</strong>
اسیدیته خاک,تغییرات مکانی,درصد سدیم قابل تبادل,کریجینگ,هدایت الکتریکی
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120914.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120914_4e8347329a8210093b06c4ea7e0d0f14.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
کاربرد پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز در برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع خاکهای استان گیلان
447
458
FA
حسین
بیات
0000-0002-0893-3556
استاد دانشگاه
h.bayat@basu.ac.ir
آزاده
صداقت
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشگاه بوعلی سینا، همدان
azadehsedaghat65@gmail.com
ناصر
دوات گر
استادیار پژوهش، موسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
n_davatgar@yahoo.com
علی اکبر
صفر سنجانی
استاد دانشگاه بوعلی سینا، همدان
aa-safari@basu.ac.ir
10.22092/ijsr.2014.126211
<strong>هدایت هیدرولیکی اشباع خاک(K<sub>s</sub>) یکی از مهمترین پارامترهای فیزیکی خاک بوده که اندازهگیری مستقیم آن به علت تغییرات مکانی و زمانی بسیار دشوار، هزینهبر و زمانبر است. از این رو از توابع انتقالی برای برآورد K<sub>s</sub> بهرهگیری میشود. یافتن متغیرهایی که موجب بهبود برآوردK<sub>s</sub> شوند دارای اهمیت زیادی است. هدف از این پژوهش بررسی بهبود برآورد K<sub>s</sub> با وارد کردن پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز در توابع انتقالی در گامهای مختلف بود. در هر گام یک تابع انتقالی با ورودیهای متفاوت و مجموعاً 6 تابع ایجاد شد. برای انجام این پژوهش تعداد 260 نمونه خاک از اراضی استان گیلان جمعآوری شد. توزیع اندازه ذرات (2-0 میلیمتر) و خاکدانههای ریز (2-0 میلیمتر) اندازهگیری شده و مدل فراکتالی بیرد و پریر (2003) بر این توزیعها برازش شد و پارامترهای مدل بهدست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که از دیدگاه آماری بین K<sub>s</sub> و پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات همبستگی معنیدار (01/0><em>P</em>) وجود داشت. با وارد کردن پارامترهای فراکتالی ذرات و خاکدانههای ریز در توابع انتقالی به ترتیب در گامهای دوم و سوم برای برآورد K<sub>s</sub>، ریشه میانگین مربعات خطا (<em>RMSE</em>)بهطور معنیدار کاهش یافت. همچنین در گام چهارم افزایش میانگین هندسی قطر خاکدانهها اثر معنیدار بر برآورد K<sub>s</sub> نشان داد. ولی در گام پنجم افزایش میانگین و انحراف استاندارد هندسی قطر ذرات اثر معنیدار بر برآورد K<sub>s</sub> نداشت. در گام ششم با افزایش همزمان پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز نسبت به گامهای پیشین <em>RMSE </em>کاهش بسیاری نشان داد و بیشترین اثر را در برآورد K<sub>s</sub> داشتند. روی هم رفته پارامترهای فراکتالی میتوانند بهعنوان متغیرهای ورودی مناسب در توابع انتقالی بهرهگیری شده و باعث بهبود برآورد K<sub>s</sub> شوند.</strong>
توابع انتقالی,تئوری فراکتالی و میانگین هندسی قطر ذرات
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126211.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126211_7eee2d0a686d63b4cdda7d18a1dfd250.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
تهیه نقشه کربن آلی خاک با استفاده از خصوصیات توپوگرافی و زمینآمار در بخشی از منطقه توشن، استان گلستان
459
468
FA
صدیقه
ملکی
دانشجوی دکتری علوم خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
elymaleki@yahoo.com
فرهاد
خرمالی
null
استاد گروه علوم خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
khormali@yahoo.com
علیرضا
کریمی کارویه
استادیار علوم خاک، گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
karimi-a@um.ac.ir
10.22092/ijsr.2014.126214
<strong>وجود تغییرات مکانی در خصوصیات خاک امری طبیعی میباشد و شناخت این تغییرات به ویژه در اراضی کشاورزی جهت برنامهریزی دقیق و مدیریت امری اجتناب ناپذیر است. مدیریت صحیح عملیات کشاورزی و حفظ مواد آلی خاک، از جمله عوامل مهم در کشاورزی پایدار میباشند. این تحقیق برای تخمین مکانی کربن آلی خاک با استفاده از شاخصهای توپوگرافی و روشهای کریجینگ، کوکریجینگ و وزندهی معکوس فاصله (IDW) در بخشی از اراضی شیبدار و لسی منطقه توشن، استان گلستان صورت گرفته است. بهمنظور انجام این مطالعه 135 نمونه به روش سیستماتیک تصادفی از عمق 20-0 سانتیمتری برداشت شد. نتایج نشان داد که کوکریجینگ معمولی با شاخص خیسی (TWI) بهعنوان متغیر کمکی با کمترین مقدار خطا نسبت به دو روش کریجینگ و روش وزندهی معکوس فاصله، برآورد دقیقتری از کربن آلی خاک ارایه داد که دلیل آن همبستگی مکانی بالای کربن آلی خاک با متغیر TWI میباشد. نقشه درونیابی شده کربن آلی کل موقعیت شیب نشان داد که با افزایش ارتفاع و درجه شیب مقدار کربن آلی خاک کمتر شده است. نسبت همبستگی مکانی کربن آلی برای موقعیتهای مختلف شیب متفاوت بود که این الگوها کاملا به ساختار توپوگرافی وابسته بودند</strong>
شاخص خیسی,کریجینگ,کربن آلی خاک,وزندهی معکوس فاصله
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126214.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126214_8849a561a1250309f53b3d3300825432.pdf
موسسه تحقیقات خاک و آب
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7132
28
2
2014
08
23
برآورد منحنی رطوبتی خاک با استفاده از اندازهگیری تخلخل قابل زهکشی در ستون خاک
469
475
FA
حمیدرضا
کمالی
دانشجوی دکتری بخش مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز
hamidreza14kamali@yahoo.com
علیرضا
سپاسخواه
استاد بخش مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز
sepas@shirazu.ac.ir
10.22092/ijsr.2014.126215
<strong>خصوصیات هیدرولیکی از مهمترین مشخصههای هر خاک میباشد که هدایت هیدرولیکی اشباع و پارامترهای مربوط به منحنی مشخصهی آن را شامل میشود. این خصوصیات کاربردهای متفاوتی در علوم آب و خاک دارد و از این رو تعیین یا تخمین آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در پژوهش حاضر از دادهها و اطلاعات بدست آمده از آزمایش تخلخل قابل زهکشی در ستون خاک به روش معکوس، و همچنین رطوبت در مکش 5/1 مگاپاسکال، برای تخمین منحنی مشخصهی آب خاک استفاده شده است. آزمایش برای خاک سری دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز استان فارس (باجگاه)، و در دو تکرار انجام گرفته است. در تکرار اول مقادیر α<sub>v</sub>،<sub> </sub><em>n<sub>v</sub><sub> </sub></em>و <em>θ<sub>r</sub></em> حاصل از بهینه سازی بترتیب برابر 37/2، 24/2 و 00/0 و در تکرار دوم برابر 77/1، 26/1 و 00/0 بدست آمد. برای ارزیابی مقادیر رطوبت تخمینی از آماره ی NRMSE استفاده شد که مقدار این آماره برای تکرار اول 1/4 درصد و برای تکرار دوم 3/2 درصد شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آزمایش تخلخل قابل زهکشی برای تعیین پارامترهای معادلهی ون گنوختن (1980) برای منحنی مشخصه ی آب خاک در آن منطقه روش مناسبی میباشد.</strong>
منحنی مشخصه ی آب خاک,تخلخل قابل زهکشی,معادله ون گنوختن
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126215.html
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126215_eed8bab0f1bb512e6fd87574d0e82853.pdf