نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1
محقق، موسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
2
دانشیار پژوهش، موسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
3
استادیار پژوهش، موسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
4
کارشناس ارشد آزمایشگاه فیزیک خاک، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
5
کارشناس ارشد آزمایشگاه شیمی خاک، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
6
مربی پژوهش، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران؛
7
کارشناس ارشد آزمایشگاه خصوصی
8
مربی پژوهشی علوم خاک، پژوهشکده چای، موسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
9
استادیار پژوهش، پژوهشکده چای، موسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
چکیده
بافت[H1] خاک یک خصوصیت ایستای خاک است و بر بیشتر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیر میگذارد.از این رو، تقاضا برای اطلاعات مکانی آن رو به افزایش است. کمبود اینگونه اطلاعات میتواند منجر به اتخاذ سیاستهای غلط در مدیریت و تخریب منابع زمین و آب شود. در ایران دادههای پراکنده بسیاری در مورد خاک وجود دارد که هزینههای بسیاری صرف تولید آنها شده است. در صورت پهنهبندی صحیح، این دادهها به صورت نقشه در دامنه وسیعی از کاربردها قابل استفاده هستند. در این پژوهش، روشهای کریجینگ معمولی، وزندهی عکس فاصله و طبقهبندی پیکسل مبنا برای پهنهبندی ذرات معدنی و گروههای بافت خاک (سبک، سنگین و متوسط) در 4665 نمونه خاک سطحی با مختصات جغرافیایی معین در اراضی زراعی و باغی استان گیلان که عمدتاً در دشتهای ساحلی و پست قرار داشتند، مقایسه گردید و با استفاده از آمارههای صحت سنجی ضریب تبیین (R2)، میانگین اریب خطا (MBE)، ریشه میانگین نرمالشده مربعات خطا (NRMSE)، ضریب کاپا (KIA) و درصد صحت طبقهبندی پیکسلها (Pa) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که روش وزندهی عکس فاصله در برآورد درصد رس (64/0 R2 = و 22/0 NRMSE =) و شن (67/0 R2 = و 25/0 NRMSE =) از صحت بالاتری برخوردار بود. اما در برآورد گروههای بافتی سبک، سنگین و متوسط روش طبقهبندی پیکسل مبنا بر پایه آمارههای ضریب کاپا و صحت طبقهبندی (به ترتیب برابر 46/0 و 73%) از صحت بیشتری نسبت به دیگر روشها برخوردار بود؛ اما این برتری نسبت به روش کریجینگ معمولی (43/0 KIA = و 71% Pa =) جزئی بود. در طبقهبندی پیکسل مبنا از مولفههای دادههای رقومی خاک به عنوان متغیر ورودی در شبکه عصبی مصنوعی برای برآورد اجزای معدنی در پیکسلهای مجهول استفاده شد. برای تصمیمگیری با قطعیت بیشتر در رابطه با کارایی طبقهبندی پیکسل مبنا در برآورد گروههای بافتی خاک لازم است این روش در شرایطی با تنوع بیشتر در فیزیوگرافی نیز ارزیابی شود.
[H1]
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Comparison of Three Geostatistics Methods for Prediction of Soil Texture Classes in Crop and Orchard Lands of Guilan Province
نویسندگان [English]
-
S. Mallah
1
-
B Delsouz Khaki
1
-
N. Davatgar
2
-
K. Bazargan
2
-
H. Shokri Vahed
3
-
L. Rezaee
4
-
M. Shakouri Katigari
5
-
H. Shokri Vahed
6
-
H. Sheikholeslam
7
-
A. Shirinfekr
8
-
H. Kahneh
9
1
Researcher, Soil and Water Research Institute, Agricultural Research, Education and
Extension Organization (AREEO), Karaj, Iran
2
Associate Professor, Soil and Water Research Institute, Agricultural Research, Education and
Extension Organization (AREEO), Karaj, Iran
3
Assistant Professor, Soil and Water Research Institute, Agricultural Research, Education and
Extension Organization (AREEO), Karaj, Iran
4
Expert of soil physic laboratory, Rice Research Institute of Iran (RRII), Agricultural Research, Education and Extension Organization, Rasht, Iran
5
Expert of soil chemistry laboratory, Rice Research Institute Of Iran (RRII), Agricultural Research, Education and Extension Organization, Rasht, Iran
6
Researcher Instructor, Rice Research Institute of Iran (RRII), Agricultural Research, Education and Extension Organization, Rasht, Iran
7
Expert of personal laboratory, Rasht, Iran
8
Tea Research Center, Horticultural Science Research Institute, Agricultural Research, Education and Extension Organization, (AREEO), Lahijan, Iran
9
Assistant Prof., Tea Research Center, Horticultural Science Research Institute, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Lahijan, Iran
چکیده [English]
Soil texture is a static soil property that has great effects on soil physico-chemical properties. Therefore, global demands are increasing for a high spatial resolution map of soil texture. Lack of intrinsic soil data can lead to wrong policies regarding management and degradation of soil and water resources. Iran has many scattered soil data that have been collected at great cost. These data can be useful in a wide range of applications if presented accurately in digital map format. In this study, Ordinary Kriging, Pixel-Based Classification (PBC), and Inverse Distance Weighted (IDW) methods were investigated using 4665 soil surface samples collected from croplands and orchards to map Guilan soil texture groups (fine, medium and coarse) and soil mineral particles. MBE, NRMSE, KIA, R2 and Pa statistics were used for verification. The results indicated that IDW could provide higher accuracy for clay (R2 = 0.64 and NRMSE = 0.22) and sand (R2 = 0.67 and NRMSE = 0.25) particles prediction, but PBC had higher accuracy for predicting fine, medium and coarse soil texture groups according to KIA and Pa of 0.46 and 0.73, respectively. However, superiority of PBC was minor (KIA = 0.43 and Pa = 0.71) compared to Ordinary Kriging. PBC used auxiliary soil data as inputs for Artificial Neural Network to predict soil mineral particles of unvisited pixels. For more certainty regarding efficiency of PBC in predicting soil texture groups, it is recommended to test the mentioned methods in areas with more physiographic diversity.
کلیدواژهها [English]
-
Ordinary Kriging
-
Pixel-Based Classification
-
Inverse Distance Weighted
-
Artificial Neural Network
-
Mapping