نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1
دانشیار پژوهش، بخش تحقیقات خاک و آب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ارومیه، ایران
2
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات خاک و آب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تبریز، ایران
3
استادیار، بخش تحقیقات خاک و آب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ارومیه، ایران
چکیده
برای ارزیابی تأثیر مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک[1] بر رشد و توازن تغذیهای انگور سفید بیدانه (Vitis vinifera L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمـار در پنج منطقه شهرستان ارومیه، در سالهای 1399 و 1400 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل (1) شاهد (عدم مصرف کود)، (2) عرف باغدار، (3) مصرف بهینه عناصر معدنی (80-30 گرم اوره، 100-80 گرم سولفات پتاسیم و 50 گرم سولفات روی به ازای هر درختچه انگور بسته به مکان) و (4) مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک (200 میلیلیتر مایه تلقیح زیستی نیتروژن، 300 گرم مایه تلقیح قارچهای میکوریزی، 100-80 گرم سولفات پتاسیم، 35-15 گرم سولفات روی و 500 گرم کود حیوانی به ازای هر درختچه انگور بسته به مکان) بودند. نتایج نشان داد که بین مکانهای اجرای تحقیق اختلافی ازنظر صفات عملکرد میوه، شاخص کلروفیل، اسیدیته قابل تیتراسیون و تجمع غلظت مواد جامد محلول میوه وجود نداشت ولی، تفاوت معنیداری بین غلظت عناصر پرمصرف و کممصرف، بهجز عنصر آهن، مشاهده شد. عملکرد میوه انگور در تمامی تیمارها نسبت به شاهد افزایش یافت (p≤0.05) و مقدار افزایش آن در تیمارهای 3 و 4 نسبت به تیمار 2 به ترتیب معادل 27/2 و 04/4 کیلوگرم بر تاک بود. شاخص کلروفیل برگ در تیمار 4 به ترتیب به میزان 99/10% و 69/9% نسبت به تیمارهای 2 و 3 افزایش یافت. اسیدیته قابل تیتراسیون میوه در تیمار 4 کاهش معنیداری نسبت به تیمار 1 به میزان 09/16% نشان داد (p≤0.05). بالاترین تجمع درصد مواد جامد محلول میوه نیز در تیمار 4 مشاهده شد (p≤0.05). تفاوت معنیداری بین دو تیمار 3 و 4 ازنظر این دو صفت کیفی وجود نداشت. استفاده از اعداد مرجع تشخیص چندگانه در تیمارهای شاهد نشان داد که بهطور متوسط، ترتیب نیاز غذائی تاکها بهصورت K=Ca>Mg>N>P و Fe>Zn>Mn>Cu>B بود. کمترین شاخص توازن تغذیهای به میزان 02/9 در تیمار مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک و بیشترین مقدار در تیمار شاهد معادل 02/35 به دست آمد. بهطورکلی، با توجه به افزایش قابلتوجه صفات کمی و کیفی محصول انگور با مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک، این فنآوری مؤثرترین راهکار برای مدیریت بهینه کود دهی و تولید بهینه محصول در تاکستانها محسوب میگردد.
[1]. Integrated Soil Fertility Management (ISFM)
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Effect of Integrated Soil Fertility Management on Some Quantitative and Qualitative Characteristics and Nutritional Balance of Thompson Seedless Grape
نویسندگان [English]
-
Aziz Majidi
1
-
Rahim Motalebifard
2
-
Hossien Azizi
3
1
Associate Professor, Soil and Water Research Dept., West Azerbaijan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Agricultural Research, Education and Extension Organization, Urmia, Iran
2
Assistant Professor, Soil and Water Research Dept., East Azerbaijan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Agricultural Research, Education and Extension Organization, Tabriz, Iran
3
Assistant Professor, Soil and Water Research Dept., West Azerbaijan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Agricultural Research, Education and Extension Organization, Urmia, Iran
چکیده [English]
To evaluate the effect of integrated soil fertility management (ISFM) on growth and nutritional balance of Thompson Seedless grape (Vitis vinifera L.), an experiment was conducted in a randomized complete block design including four treatments with three replications at Urmia, Iran, during 2020 and 2021seasons. Treatments included T1= check (no fertilization), T2= farmers’ conventional fertilization, T3=optimum fertilization of mineral nutrients (30-80 g Urea, 80-100 g potassium sulfate and 50 g zinc sulfate/vine depending on the location) and T4= ISFM (200 ml N fixer bacteria inoculant, 300 g mycorrhizal fungal, 80-100 g potassium sulfate, 15-35 g zinc sulfate, 500 g manure/vine, depending on the location). Results indicated no significant difference among the study sites in terms of cluster weight, chlorophyll index, titratable acidity (TA) and total soluble solids (TSS) of fruits, but a significant difference was observed between macro- and micronutrients, except for iron (Fe). The cluster weight was increased in all fertilized treatments compared to the check (p≤0.05). Grapes increase in T3 and T4 compared to T2 was 2.27 and 4.04 kg/vine, respectively. The leaf chlorophyll index increased in T4 by 10.99% and 9.69%, respectively, compared to T2 and T3. TA showed a significant decrease in T4 compared to T1 by 16.09% (p≤0.05). However, TSS accumulation showed the highest value in the T4 (p≤0.05). There was no significant difference between T3 and T4 in terms of these two qualitative characteristics. Evaluation of nutritional status using compositional nutrient diagnosis (CND (norms in control treatments indicated that, on average, the order of nutritional requirements of macro- and micronutrients were K=Ca>Mg>N>P and Fe>Zn>Mn>Cu>B, respectively. The lowest nutrient balance index (9.02) was obtained in the T4 and the highest value was observed in T1 treatment (35.02). In general, it is concluded that due to the significant increase in quantitative and qualitative factors of grape yield with ISFM, this technology was the best for balanced fertilization program and optimum fruit production in vineyards.
کلیدواژهها [English]
-
Vitis vinifera L
-
Grape yield
-
Grape quality
-
Optimum fertilization
-
Soil health